دیشب وقتی میخواستم بخوابم.....با خودم گفتم چقدر خوبه که آدم دیگه مجبور نباشه صبح ها زود پاشه .....واااااااااااااااای دیگه میتونم هرروز مثه همه ی جمعه هام تا ساعت دوازده بخوابم........... .اما از شانس خوب ما......صبح ساعت 8 پاشدم..... .کلی تو رختخواب غلت زدم اما مگه دوباره خوابم میبرد؟ هی خدا چرا وقتی میخوایم وقت نیست و وقتی نمی خوایم وقت زیاده؟؟؟؟؟؟؟ هنوز عید شروع نشده بد جوری خسته شدم؟ آخه این تعطیلات عید چیه؟ آدم انگار تو خونشون حبس میکنن و به اندازه ی 38 ساعت به آدم تکلیف میدن میگن حل کن....... خدایا چرا تموم نمیشه؟ این جور موقع هاست آدم قدر مدرسه و دوستاشو میدونه............ دارم میمیرم.......یکی با من حرف بزنه...... الان تنها چیزی که نیاز دارم یه مهمونیه......... کی میاد خونه ی ما؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟
Design By : Pichak |